بلند اقبال

بلند اقبال

شمارهٔ ۲۴

۱

با سر زلف تودارم کارها

با دلم از بس کندازارها

۲

من سر زلف تو گیرم تا شود

بر دلم آسان همه دشوارها

۳

بوئی از زلف تو باد آورد و ریخت

خاک حسرت بر سر عطارها

۴

چشم و بینی تو و ابروی تو

فاش بر من کرده اند اسرارها

۵

آنچه من بینم به زیر زلف تو

چشم کس کی دیده در گلزارها

۶

سر بزن از زلف رهزن دلبرا

وز دلم بردار درد وبارها

۷

نیست جز حرف بلند اقبال تو

صحبتی در کوچه وبازارها

تصاویر و صوت

نظرات