
بلند اقبال
شمارهٔ ۲۴۰
۱
دل تومایل جفا است هنوز
دل من بر سر وفا است هنوز
۲
ای به بالا بلا مرا دل وجان
به بلای تومبتلا است هنوز
۳
ای که پرسی خبر ز حال دلم
از فراق تو در بلا است هنوز
۴
جان به راه تودادم ودل تو
از من خسته نارضا است هنوز
۵
با رقیبی همی به عیش وطرب
کینه وجور تو به ما است هنوز
۶
کشتی وناخدای شکست وبخست
دل تو غافل از خدا است هنوز
۷
نشوی همچو من بلنداقبال
زآنکه قلب تو بی صفا است هنوز
نظرات