بلند اقبال

بلند اقبال

شمارهٔ ۲۶۵

۱

برده ای رونق زمشک تر ز زلف

نرخ را بشکستی از عنبر زلف

۲

داده ای یک شهر را مستی ز چشم

کرده ای یک خلق راکافر ززلف

۳

آبرو بردی زسیسنبر زخط

رنگ وبوبردی ز مشک تر ز زلف

۴

نسبتی با روی نیکوی توداشت

داشت گر مه بالش وبستر ز زلف

۵

سرونارد بار وسروقد تو

مشک تر پیوسته آرد بر زلف

۶

شورشی خواهی در اندازی به خلق

فتنه ای داری به زیر سر زلف

۷

ورنه از مژگان کشی خنجر زچه

کرده ای جوشن چرا در بر ز زلف

۸

پادشاه ملک حسنی وکشی

از پی تاراج دل لشکر ززلف

۹

شد بلنداقبال از آشفتگی

شهره هر شهر چون دلبر ز زلف

تصاویر و صوت

نظرات