بلند اقبال

بلند اقبال

شمارهٔ ۲۷۴

۱

الامان از عشق و از آزار عشق

سوختم سر تا بهپا از نار عشق

۲

شددلم خون وز چشمم شد برون

آفرین برعشق و بر کردار عشق

۳

رگ زند لیلی ز مجنون خون رود

عقل حیران گشته اندر کار عشق

۴

نیست جز مردن دوای درداو

هرکه در عالم شود بیمار عشق

۵

عقل را تنبیه می باید نمود

لیکن ازتنبیهش آید عار عشق

۶

عشق ما داد اشتهار از حسن او

حسن او شد گرمی بازار عشق

۷

دل زمن خواهد همی منصور وار

پرده بردارد ز سر بردار عشق

۸

نیش عشقم بهتر است از نوش عقل

از گل عقل است خوشتر خار عشق

۹

چون بلنداقبال گردد بت پرست

هرکه بر دوش افکند زنار عشق

تصاویر و صوت

نظرات