
بلند اقبال
شمارهٔ ۲۷۶
۱
دشمنی دارنددرکار آب وآتش باد وخاک
با دلم شد پس غم یار آب و آتش باد وخاک
۲
یار ما هم شاید ار با ما دم از یاری زند
یار اگر گردند ناچار آب و آتش بادو خاک
۳
دلبر ما را هم افتد با دل ما الفتی
الفت ار گیرند این چار آب وآتش باد وخاک
۴
یار ما از ما بود بیزار وماازجان خود
تا زهم هستندبیزار آب وآتش باد وخاک
۵
جز دل آزاری نبیند هیچکس کاری ز یار
تا ز هم بینند آزار آب و آتش باد وخاک
۶
پرورد تا همچو او شوخی وچون من عاشقی
روز وشب هستند درکار آب وآتش باد وخاک
۷
شد بلنداقبال درگیتی خداوندسخن
بارهاکردند اقرار آب وآتش باد وخاک
نظرات