
بلند اقبال
شمارهٔ ۲۷۹
۱
گر ببیند رخ تو را بلبل
خار گردد به پیش چشمش گل
۲
چشم تو برده خواب از نرگس
زلف توبرده تاب از سنبل
۳
همه گویند مه نموده خسوف
گر پریشان کنی به رخ کاکل
۴
زلفت افتاده بر زنخدانت
همچوهاروت در چه بابل
۵
بر سر قد تو بودخورشید
بر سر سرو اگر بود صلصل
۶
هم ز رخ طعنه می زنی بر ماه
هم به لب نشئه می بری از مل
۷
گر مرا کرده ای بلنداقبال
مددی کن که بگذرم از پل
نظرات