
بلند اقبال
شمارهٔ ۲۸۶
۱
قسم به موی تو یعنی به سوره واللیل
که جز تو با کس دیگر دلم ندارد میل
۲
حکایتی است ز روی توسوره والشمس
کنایتی است زموی تو آیه واللیل
۳
نه آگه است که من مبتلا به هجر توام
که گوید اینهمه زاهد حدیث دوزخ وویل
۴
گهی که چشم من اندر فراق با رد اشک
عجب مدار کند شهر را اگر از جا سیل
۵
بیا وچهره نما تا شبم شود چون روز
گره ز زلف گشا تا شود نهارم لیل
۶
تو رابود مه وخورشید اگر جمال از نور
مرا هم اشک چوپروین شده است چشم سهیل
۷
وفای من ز جفای تو باشد افزون تر
بنه به کفه میزان زلف و بنما کیل
۸
منم میان همه عاشقان بلند اقبال
چنانکه درهمه دلبران توئی سرخیل
نظرات