بلند اقبال

بلند اقبال

شمارهٔ ۳۳۱

۱

زنده دور از روی آن سیمین تنم

من عجب آهن دل وروئین تنم

۲

حال دل از من چه می پرسی زهجر

کن به رخسارم نگاه وبین تنم

۳

از غم هجران وبار عشق دوست

خسته شد جانم از آن از این تنم

۴

گشت خون از آن لب میگون دلم

شدچومو زآن موی مشک آگین تنم

۵

ده زیاقوتی شراب لعل خویش

روح روح وراحت مسکین تنم

۶

نگذرم از مهرت از ابروی خویش

خنجر آجین گر کنی از کین تنم

۷

چون بلنداقبال از امید وصال

زنده دور از روی آن سیمین تنم

تصاویر و صوت

نظرات