
بلند اقبال
شمارهٔ ۳۶۱
۱
روز است وآفتاب است شمع و چراغ جوئیم
دلبر بر دل ماست واز اوسراغ جوئیم
۲
غافل که خضر بر خلق از حق دلیل راه است
ما گمرهان دلیل راه از کلاغ جوئیم
۳
نرگس بنفشه سنبل نسرین ولاله وگل
در پیش دلبر وما از صحن باغ جوئیم
۴
باشدعلاج هر درد از شربت لب دوست
ما دردخویشتن را درمان ز داغ جوئیم
۵
درروزگار نبودجز نامی از فراغت
ما رانگر که دایم از وی فراغ جوئیم
نظرات