
بلند اقبال
شمارهٔ ۳۶۲
۱
یا رب آن عمر ز من رفته به من بازرسان
آن گرانمایه درم را به عدن بازرسان
۲
نه دل اندربر من باشد ونه دلبر من
دلبرم را به بر ودل بر من بازرسان
۳
تا که گل شد زچمن روی چمن گشت چومن
صوت بلبل به گل وگل به چمن بازرسان
۴
روز وشبناله کشددل به برم چون ناقوس
بت کافر دل ما را به شمن بازرسان
۵
عهدکردم که کنم جان به نثار قدمش
به منش تا رمقی هست به من بازرسان
۶
نشکنم عهد به زلفش قسم انشاء الله
یا ربم زود به آن عهد شکن بازرسان
۷
گشت چون نافه دل تنگ من از غم پرخون
آهوی وحشی ما را به ختن بازرسان
۸
بکن از وصل رخ یار بلنداقبالم
آن سفرکرده ما را به وطن بازرسان
نظرات