بلند اقبال

بلند اقبال

شمارهٔ ۴۰۲

۱

دل در برم دیوانه شد زنجیر زلف یار کو

کرد آن صنم ترسا مرا زنار کو زنار کو

۲

گویند کز افغان من شب کس نخوابد ای عجب

کاندم که من از سوز دل زاری کنم بیدار کو

۳

بیگاه وگه خونین دلم خواهد ز من دلدار را

دلدار کودلدار کودلدار کودلدار کو

۴

گفتی به چشم مست خود تا دل ز هشیاران برد

در عهد چشم مست توهشیار کو هشیار کو

۵

تا کی مرا در وصل خودامروز وفردا می کنی

تا بنگری از ما به هجر آثار کو آثار کو

۶

زاهد زعشق روی توتا کی کندمنع دلم

تا بندمش برجای خود پابند کوافسار کو

۷

ازحق بلنداقبال را پیوسته می باشدسخن

منصوری از نودر جهان گردیده پیدا دار کو

تصاویر و صوت

نظرات