بلند اقبال

بلند اقبال

شمارهٔ ۴۱۰

۱

در دلم عشق آتشی افروخته

کارزوهای دلم را سوخته

۲

گوئی استاد ازل جز جور و کین

یار را درس دگر ناموخته

۳

چشم من آخر تلف کرد از غمش

در دلم خون هر چه بود اندوخته

۴

کم ملامت کن که پیر می فروش

می خرد جان ها می ار بفروخته

۵

گربلند اقبال بر کس ننگرد

چشم دل از ما سوی الله دوخته

تصاویر و صوت

نظرات