بلند اقبال

بلند اقبال

شمارهٔ ۴۱۳

۱

ز مو قیمت مشک وعنبر شکسته

به لب نرخ قند مکرر شکسته

۲

چه پرسی دلم ازچه بشکسته در بر

دلم در بر از دست دلبر شکسته

۳

بت من به هنگام مستی مکرر

سر ساقیان را به ساغر شکسته

۴

به هر جا که بنشسته وخوره صهبا

بسی دست وپا سینه وسرشکسته

۵

به دیوار ودرگاهی از شورمستی

زده خنجر آن سان که خنجر شکسته

۶

بکن شادش آزادی ار خواهی از غم

دلا بینی از غم دلی گر شکسته

۷

مرا گر بلند است اقبال از چه

چنین از غم دلبرم پرشکسته

تصاویر و صوت

نظرات