بلند اقبال

بلند اقبال

شمارهٔ ۴۱۴

۱

دل جای در آن طره طرار گرفته

گنجشک مگر جا به بر مار گرفته

۲

اشکم شده شنگرفی و روزم شده نیلی

تا آینه روی تو زنگار گرفته

۳

گیسوی تواش راهزنی کرده که زاهد

تسبیح ز کف داده وزنار گرفته

۴

در عاشقی آنکس که زیان کرده که باشد

کس دانه ای ار ریخته خروار گرفته

۵

کس سیم و زر ار کرده تلف باده خریده

کس جان ودل ار داده ز کف یار گرفته

۶

خرم دل آنکس که بهیک دست صراحی

با دست دگر طره دلدار گرفته

۷

اقبال بلند است کسی را که چومنصور

از عشق تو جا بر زبر دار گرفته

تصاویر و صوت

نظرات