بلند اقبال

بلند اقبال

شمارهٔ ۴۴۹

۱

گشودی زلف مشک افشان جهان رامشکبو کردی

نمودی چهر مهر آسا خجل مه را ازاوکردی

۲

ندانم کاروان مشک تاتاری رسید از ره

ویا چنگی به چین گیسوان مشکبوکردی

۳

ز کشمر سرو را آوردی او را اسم قد هشتی

زنخشب ماه را دزدیدی اونام رو کردی

۴

دلم را چاکها با خنجر ابرو زدی اول

در آخر آمدی با سوزن مژگان رفو کردی

۵

ز رو دیوانه ام کردی واز گیسو به زنجیرم

جزاک الله خیرا هر چه بدکردی نکو کردی

۶

به یک پیمانه از فکر دوعالم رفتم ای ساقی

نمی دانم چه می بود اینکه در جام از سبو کردی

۷

بلند اقبال کردی فارس را رشک ختا وچین

ز بس از چین مشکین زلف جانان گفتگوکردی

تصاویر و صوت

نظرات