بلند اقبال

بلند اقبال

شمارهٔ ۴۸

۱

دل در آن طره ی گره گیر است

جای دیوانه زیر زنجیر است

۲

چشم او گر بود غزال اما

مژه اش همچوچنگل شیر است

۳

تیره شد آینه رخش از خط

آه ما را ببین چه تأثیر است

۴

بکش ای شوخ اگرکشی ما را

زآنکه آفت بسی به تأخیر است

۵

روی ار دیر از برم زود است

آیی ار زود بر سرم دیر است

۶

دل من گر خراب شدغم نیست

که کنون مستحق تعمیر است

۷

عاشقی کار هر سری نبود

امر یزدان و حکم تقدیر است

۸

مرنه گویند هست کج منقار

مرغکی کش خوراک انجیر است

۹

همچومن هر که شد بلنداقبال

پیش تیر نگار نخجیر است

تصاویر و صوت

نظرات