بلند اقبال

بلند اقبال

شمارهٔ ۴۹۱

۱

بوسه دل از لعل جان بخشت هوس داردهمی

فرصت ار یابد ببوسد تا نفس دارد همی

۲

گرچه مستان از عسس دارند بیم جان ولی

بیم جان ازچشم مست تو عسس دارد همی

۳

از قفس باشند مرغان درگریز اما مرا

مرغ دل در کوی تومیل قفس دارد همی

۴

بی سبب نی خالهای دلفریبت کنج لب

هر کجا حلوا بود آنجا مگس دارد همی

۵

از غم عشقت بلنداقبال اندر روز و شب

ناله های زار مانندجرس داردهمی

تصاویر و صوت

نظرات