
بلند اقبال
شمارهٔ ۵۱۶
۱
از چیست ترشرویی؟ بهر چه تلخ گویی؟
اندر شکستن عهد تا کی بهانه جویی
۲
کردی سیاه روزم از بس سیاه چشمی
کردی سیاه بختم از بس سیاه مویی
۳
گر درد داری از من درمان چرا نخواهی؟
ور غم تو راست در دل با من چرا نگویی؟
۴
هرچند تندخویی در عهد و مهر کندی
مریخی از طبیعت با اینکه ماهرویی
۵
حورت اگر بگویم هستی نکوتر از وی
غلمانت ار بخوانم صد باره به از اویی
۶
عمری بود که با من باشد بدی شعارت
بد هم نکوست از تو از بس همی نکویی
۷
مشکل که کردی ای دل چون من بلنداقبال
زیرا که گاه بیگاه در قید آرزویی
نظرات