
بلند اقبال
شمارهٔ ۷۰
۱
دهر ومافیها که شد موجود از بهر علی است
دهر تا بوده است ومی باشد همه دهر علی است
۲
این همه عالم که یزدان خلق فرمود و کند
در همه عالم به هر جا بگذری شهر علی است
۳
دوزخ و جنت که می گویند درعقبی بود
جنت آن مهر علی ودوزخ آن قهر علی است
۴
سلسبیل وکوثروجنت که بشنیدی ز خلق
خوب اگر خواهی بدانی جوئی از نهر علی است
۵
فاش گویم زاهدان هر چند تکفیرم کنند
معصیت به از ثواب آید اگر بهر علی است
۶
هست شیرین تر ز نوش غیر نیش از دست دوست
خوشتر از تریاق می باشد اگر زهر علی است
۷
نی بلنداقبال را با کی ز زهر معصیت
از محبت در دل اوچون که پازهر علی است
نظرات