
بلند اقبال
شمارهٔ ۷۶
۱
چشم ما را نور از دیدار توست
جان ما را شور از گفتار توست
۲
هر که منظور تو شد منصور شد
وآنکه منصور توشد بردار توست
۳
شهرت حسن تو شد از عشق ما
عشق ما راگرمی از دیدار توست
۴
مغز ما پیوسته سال وماه عمر
درزکام از زلف عنبر بار توست
۵
یوسف مصری بدان حسن جمال
درحقیقت بنده سر کار توست
۶
بسکه احسان کرده ازمرحمت
هر که را بینم به زیر بار توست
۷
اینکه باشد سرو بستان پا به گل
گوئیا از حسرت رفتار توست
۸
اینکه عالمتاب آمد آفتاب
پرتوی از جلوه رخسار توست
۹
اینکه شیرین گشته است اشعار من
ز التفات لعل شکر بار توست
۱۰
اینکه شد قند وشکر ارزان به فارس
ای بلند اقبال از اشعار توست
نظرات