بلند اقبال

بلند اقبال

شمارهٔ ۸۹

۱

به پیش یار مرا هیچ اعتباری نیست

ز هیچ راه به کویش مرا گذاری نیست

۲

فدای دوست نکردم چرا دل و جان را

چو من به جان و دل خود ستم شعاری نیست

۳

دلم بگفت که برخیز وفکر کاری کن

جز اینکه خاک بریزم به فرق کاری نیست

۴

کسی نمی دهدم باده بهر دفع خمار

ویا چومن همه مستند وهوشیاری نیست

۵

به خیبر تن من الامان ز مرحب نفس

فغان که حیدر کرار و ذوالفقاری نیست

۶

از آن زمان که شنیدم غفور وغفار است

چومن به این همه عصیان امیدواری نیست

۷

مخوان حدیث ز دوزخ بر بلنداقبال

که پیش هجر رخ دوست چون شراری نیست

تصاویر و صوت

نظرات