
بلند اقبال
شمارهٔ ۲۰ - قطعه
۱
تا بهدست دوست دادم اختیار خویش ار
دل مراغمگین نه از هجر است ونه از وصل شاد
۲
اومگر دور است از من تا شوم غمگین زهجر
من مگر هستم جدا زو تا کنم از وصل یاد
۳
هر چه بینم نقش روی دوست می بینم در اوست
وه چه نور است این که حق درچشم حق بینم نهاد
نظرات