
بلند اقبال
شمارهٔ ۲۸ - قطعه
۱
مشورت کردم از خرد که نهم
با دل خسته گام در گلزار
۲
گفت اگرچه روند در این فصل
مرد وزن خاص وعام درگلزار
۳
گرچه فصل گل است چون بلبل
کرد باید مقام در گلزار
۴
گرچه باید ز ساقی گلچهر
رفت و بگرفت جام در گلزار
۵
گرچه باشد بهار و باید خورد
باده لعل فام درگلزار
۶
لیک دلخسته را چه عیش وطرب
گر بودصبح و شام در گلزار
۷
چه روی با کلاه بر منبر
چه روی با زکام در گلزار
نظرات