الهامی کرمانشاهی

الهامی کرمانشاهی

بخش ۴۸ - کشتن مختار، کشنده ی عبدالرحمن ابن عقیل را

۱

کشیدند زان پس دو مرد لعین

به دربار سالار نصرت قرین

۲

که شد عبد رحمن سلیل عقیل

به شمشیر آن نابکاران قتیل

۳

به فرمان میر آتش افروختند

تن دوزخی را در آن سوختند

۴

یکی زشت مرد از نژاد حرام

که اش بود زید بن ورقاش نام

۵

مرا و چون صف کربلا گشت راست

بیفکند عباس را دست راست

۶

همین نابکار ستم پیشه را

بد آیین و خوی بد اندیشه را

۷

به کین روزنابان کشیدند خوار

به درگاه مختار فرمانگزار

۸

چو بدخواه را چشم سالار دید

به خشم آمد و لب به دندان گزید

۹

دو رخ بر زمین سود شکرانه را

چو دید آن ز دادار بیگانه را

۱۰

بفرمود تا از تنش هردو دست

به خنجر فکندند برخاک، پست

۱۱

نگونسار کردند از آن پس به دار

زدندش به تن سنگ و پیکان هزار

۱۲

سپس با همان دارش آتش زدند

چنین کیفر کرده را بستدند

۱۳

به مینو شد از کار مختار راد

روان سپهدار عباس (ع) شاد

تصاویر و صوت

نظرات