
میرزاده عشقی
شمارهٔ ۳۰ - گل مولا
۱
ای که هر خواسته دل، ز فلک میخواهی
آنقدر راضیای از خود که کتک میخواهی
۲
من به جز تنبلی این را، چه بنامم؟ که تو، هی:
خفته هرروزه و روزی ز فلک میخواهی
۳
ای که هرروزه حوالات تو در بانک خداست!
به خدایی خداوند که چک میخواهی!
۴
ای که دست تو دراز است، پی آز به خلق!
چه کمک کردهای آخر؟ که کمک میخواهی!
۵
من چه باید بکنم؟ گر که تو درویشی، باش
به درک هر چه تو از هفت ترک میخواهی!
۶
نان همه از قِبَلِ نیروی بازو خواهند
نان تو از رشته و بوق و دگنک میخواهی!
۷
کلک است این همه! در بیستمین قرن برو!
تازهکارا، تو چه زین کهنهکلک میخواهی؟
تصاویر و صوت

نظرات