بابافغانی

بابافغانی

شمارهٔ ۱۳۶

۱

از گلم گل‌ها شکفت و از مزارم لاله خاست

کشت امیدم نگر کز اشک همچون ژاله خاست

۲

هر که بشنید آه سردم در دلش پیکان نشست

وانکه دید این جسم چون نالم ز جانش ناله خاست

۳

آنقدر در بزم میخواران نشستی شمع من

کز لب چون انگبینت عاقبت تبخاله خاست

۴

ماه مجلس نیمشب آیینه با من صاف کرد

از دل تنگم بیکدم گرد چندین ساله خاست

۵

مردم از این همدمی یا رب چه هشیارانه رفت

آنکه زین مجلس باول کاسه ی غساله خاست

۶

ساحر بابل چه داند سر ثعبان کلیم

کز سر این بحث مشکل سامری گوساله خاست

۷

یا رب این صید از کجا آمد که چون افتاد پیش

هر طرف صد نیزه بالا گردش از دنباله خاست

۸

نالهٔ جانکاه عاشق رخنه در جان افگند

بس کن این شیون فغانی کز دلم پرکاله خاست

تصاویر و صوت

دیوان اشعار بابا فغانی شیرازی به کوشش احمد سهیلی خوانساری ۱۳۶۲ - بابافغانی - تصویر ۱۹۰

نظرات