
بابافغانی
شمارهٔ ۱۵۶
۱
دو هفته ییکه حریفی درین سرای سپنج
اگر بجرعه ی دردی رسی بنوش و مرنج
۲
جهان بتیست که چون دل بمهر او بستی
جفا و جور زیادت کند بعشوه و غنج
۳
ترا که هست پر از شبچراغ خانه ی دل
سرشک لعل مریز از برای گوهر و گنج
۴
تو مرد بازی سیاره نیستی ایدل
زیاده با فلک دوربین مچین شطرنج
۵
کمند حادثه دامیست در کمینگه تو
هزار حلقه و هر حلقه یی هزار شکنج
۶
نشان سنگ بلا سازدش نه محرم راز
عروس دهر بهر کس که زد ز مهر ترنج
۷
فغانی است و همین داستان مهر افزای
شمار سیم نداند زبان قافیه سنج
نظرات