
بابافغانی
شمارهٔ ۱۵۹
۱
مردم ز عیش گلشن دنیا چه دیده اند
این بیغمان ز باغ و تماشا چه دیده اند
۲
امروز چون مراد هم اینجا میسرست
اصحاب در بشارت فردا چه دیده اند
۳
احبابرا حیات ز اصحاب عشرتست
اندیشه کن که از گل و صهبا چه دیده اند
۴
خصمانه در ملامت رندان نهند روی
این خلق بی ملاحظه از ما چه دیده اند
۵
خاصان بزم وصل بجویند نوبهار
مقصود صحبست ز صحرا چه دیده اند
۶
نقد روان دهند و ستانند آب تلخ
مستان درین معامله آیا چه دیده اند
۷
از باده منع خلق نه قانون حکمتست
تا مردم دقیق درینجا چه دیده اند
۸
ترسم که خودپرست شوی آفتاب من
گر گویمت کزان رخ زیبا چه دیده اند
۹
جایی که همچو آب رود خون عاشقان
در بودن فغانی شیدا چه دیده اند
تصاویر و صوت

نظرات