
بابافغانی
شمارهٔ ۱۶۱
۱
این باد ز طرف چمن کیست که داند
وین بوی گل از پیرهن کیست که داند
۲
این نافه که بر گل شکند غالیه ی تر
از سلسله ی پر شکن کیست که داند
۳
دانم که مه بدر بود خسرو انجم
آن ماه نو از انجمن کیست که داند
۴
من خود شدم افسانه ی شهری بفسونش
افسون تو مهر دهن کیست که داند
۵
ما را به رخ زرد بود صد رقم از خون
آن گلرخ نسرین بدن کیست که داند
۶
ای باد چه داری خبر از غنچه ی لعلش
آن غنچه دهن با سخن کیست که داند
۷
آشوب دل و دیده ی بیدار فغانی
نظاره ی سرو و سمن کیست که داند
نظرات