بابافغانی

بابافغانی

شمارهٔ ۱۹۳

۱

نه قرار دل بر من نه بزلف یار گیرد

بکجا روم ندانم که دلم قرار گیرد

۲

شده ام خراب آن دم که چنان میان نازک

دهدم به دست و آنگه ز میان کنار گیرد

۳

نبود بسوز عاشق دل مدعی ندانم

که ببزم یار خود را بچه اعتبار گیرد

۴

مشو ای رقیب یارش بشسکت خاکساران

ز چنان گلی مبادا که دلی غبار گیرد

۵

ز جواب تلخ ساقی چو خراب شد فغانی

دگر از لبش مرادی بچه اعتبار گیرد

تصاویر و صوت

نظرات