بابافغانی

بابافغانی

شمارهٔ ۲۰۲

۱

نوبهار آمد که بوی گل جهان را خوش کند

جرعه نوشان را شقایق نعل در آتش کند

۲

خرم آن شاهد که نوشد جرعه ی بیغش بناز

عاشق دلخسته از نظاره ی او غش کند

۳

لاله خون ریزان، گل آتشبار و سوسن ده زبان

مرغ سرگردان ازینها با که خاطر خوش کند

۴

چشم و دل گردد زمین و آسمان، چون ماه من

جلوه بر تخت روان و ناز بر ابرش کند

۵

آهوان را چشم و مرغان را نظر مانده به راه

تا کی این ترک شکاری دست در ترکش کند

۶

شمه یی طاقت نیارد گر بود صبح و شفق

آنچه بر دل جام صاف و ساقی مهوش کند

۷

بلبل طبع فغانی در گلستان نظر

بهر تسخیر گلی این نغمهٔ دلکش کند

تصاویر و صوت

نظرات