
بابافغانی
شمارهٔ ۲۳۲
۱
هوا خوشبوی گشت و مرغ در پرواز میآید
بهار رفته از گلشن به گلشن بازمیآید
۲
تحیت میرساند بلبلان را باد نوروزی
که گل بار دگر در جلوهگاه ناز میآید
۳
چه باد مشکبیز است اینکه بوی جان دهد هردم
مگر از راه آن ترک شکارانداز میآید
۴
بشارت باد از آن صیادوَش کبک خرامان را
که باز از طرف دشت آواز طبل باز میآید
۵
چه سازست اینکه دیگر مینوازد مطرب مجلس
که از رگهای جان عاشقان آواز میآید
۶
چمن خالی مبادا از می لعل و نسیم گل
که این آب و هوا سرو مرا دمساز میآید
۷
بگردان پردهای مطرب که از راه عراق امروز
مه اوج شرف در گلشن شیراز میآید
۸
بده جامی که انجامش به از آغاز خواهد شد
هر آن کو با صفای نیت از آغاز میآید
۹
مسیحا یار و خضرش رهنمون و همعنان یوسف
فغانی آفتاب من به این اعزاز میآید
تصاویر و صوت

نظرات