بابافغانی

بابافغانی

شمارهٔ ۲۳۳

۱

افغان که دل به هیچ مقامم نمی کشد

کس جرعه یی شراب ز جامم نمی کشد

۲

آزرده ام چنانکه به گلگشت کوی تو

دل هم به اختیار تمامم نمی کشد

۳

دست من و میان تو زین نازکان شهر

چابکتر از تو کس چو بدامم نمی کشد

۴

بیگانه ام ز نقل و شرابی که بی تو است

اندیشه ی حلال و حرامم نمی کشد

۵

دل می برد فرشته و ره می زند پری

رغبت به سوی هیچکدامم نمی کشد

۶

امروز هم به وعده مرو آفتاب من

کاین داغ جانگداز بشامم نمی کشد

۷

این عزتم تمام که در سال و مه کسی

بار دعا و ننگ سلامم نمی کشد

۸

جز عشق خانه سوز فغانی دگر نماند

همصحبتی که ننگ ز نامم نمی کشد

تصاویر و صوت

نظرات