بابافغانی

بابافغانی

شمارهٔ ۲۵۳

۱

در تن سوخته چندان که نفس می‌گنجد

جان به یاد تو درین تنگ قفس می‌گنجد

۲

در دل تنگ من ای شمع سراپردهٔ جان

جز خیال تو مپندار که کس می‌گنجد

۳

گلشن عیش مرا تنگ چنان ساخت قضا

که در آنجا نه هوا و نه هوس می‌گنجد

۴

نکنم در چمن کوی تو یاد گل و سرو

که در آن باغ نه خاشاک و نه خس می‌گنجد

۵

گل گل از آه من آن غنچهٔ سیراب شکفت

ای دل خسته فسون خوان که نفس می‌گنجد

۶

برو ای زاهد افسرده که در صحبت شمع

غیر پروانه کجا ذکر مگس می‌گنجد

۷

چون فغانی نیم از یاد تو غافل نفسی

تا زبان در دهنم همچو جرس می‌گنجد

تصاویر و صوت

دیوان اشعار بابا فغانی شیرازی به کوشش احمد سهیلی خوانساری ۱۳۶۲ - بابافغانی - تصویر ۲۶۸

نظرات