
بابافغانی
شمارهٔ ۲۷۷
۱
یاد تو هیچم از دل پر خون نمی رود
وز دیده ام خیال تو بیرون نمی رود
۲
نام وفا مبر که دلم از جفا پرست
این داغهای کهنه بافسون نمی رود
۳
صد گونه گل ز منزل لیلی شکفت و ریخت
داغش هنوز از دل مجنون نمی رود
۴
چشمم سپید گشت ولی آه کز دلم
زلف سیاه و عارض گلگون نمی رود
۵
زینگونه کز جفا جگرم آب می کنی
از چشم من نکوست که جیحون نمی رود
۶
آهم قبول نیست وگرنه کدام روز
این شعله ی ضعیف بگردون نمی رود
۷
می شد فغانی از پی خوبان بصد نیاز
آیا چه گفته اند که اکنون نمی رود
تصاویر و صوت

نظرات