
بابافغانی
شمارهٔ ۲۸۴
۱
ساقی بیا که روز برفتن شتاب کرد
می ده که عید پای طرب در رکاب کرد
۲
آنکس که ذوق باده برو تلخ می نمود
بگذاشت جام شربت و میل شراب کرد
۳
آن نازنین که دسته ی گل داشت پیش رو
از چشم خونفشان محبان حجاب کرد
۴
از آفت خرابی سیل فنا گذشت
دریا دلی که خانه تهی چون حباب کرد
۵
رنگی ز بیوفایی ایام گل نمود
باد خزان که خانه ی بلبل خراب کرد
۶
عمری رقیب در طلب وصل او دوید
آنش نشد مسیر و ما را عذاب کرد
۷
از آه گرم خویش فغانی تمام سوخت
آندم که یاد صحبت آن آفتاب کرد
نظرات