
بابافغانی
شمارهٔ ۳۳۸
۱
برغم من بحریفان می شبانه مکش
مسوز جان من و آه عاشقانه مکش
۲
گذار تا بروم گرد بازی اسبت
هوای ره مکن ایشوخ و تازیانه مکش
۳
ز کاکل تو دل تیره بخت میجویم
مرو بتاب و سر از من بهر بهانه مکش
۴
سیاهی مژه ات موجب هلاک منست
بناز سرمه در آن چشم آهوانه مکش
۵
فروغ بزم فغانی بود ز شعله ی دل
بگو چراغ درین تنگنا زبانه مکش
نظرات