
بابافغانی
شمارهٔ ۳۷۲
۱
سروت که لاله رنگ شد از باده ی زلال
طوفان آتشست عیان در قبای آل
۲
سر می کشد نهال قدت از دم مسیح
در بوستان کیست بدین نازکی نهال
۳
خوش آهویست چشم شکار افگنت ولی
هرگز شکار کس نشد آن نازنین غزال
۴
دُر در صدف اگر ز لطافت کند سخن
یابد ز لعل و گوهر لطف تو گوشمال
۵
می سوزم از نظاره ی آن روی آتشین
از بس که سحر کرده بر آتش ز خط و خال
۶
یاقوت لعل سای تو از عشوه در سخن
برگ گلبست جلوه کنان در قبای آل
۷
بیند ز نور شمع تجلی شهید عشق
عکس مه جمال تو در دیده ی خیال
۸
روی جهان فروز تو در جلوه ساخته ست
ذرات را بنور خود آیینه ی جمال
۹
آشفته بلبلیست فغانی درین چمن
محروم مانده از حرم گلشن وصال
نظرات