بابافغانی

بابافغانی

شمارهٔ ۴۰۴

۱

ما بهر ساقیان دل فرزانه سوختیم

مجموعه ی خیال بمیخانه سوختیم

۲

آبی بر آتش دل ما هیچ کس نزد

چندانکه پیش محرم و بیگانه سوختیم

۳

ما را کسی در انجمن خویش ره نداد

چون بیکسان بگوشه ی ویرانه سوختیم

۴

غمخوار گو مسوز سپند از برای ما

ما چون در آتش دل دیوانه سوختیم

۵

هرگز نداد صحبت بیگانه پرتوی

پیش چراغ خویش چو پروانه سوختیم

۶

جان در سر زبان شد و کوته نشد سخن

افسوس کاین چراغ بافسانه سوختیم

۷

تا صحبت تو هست چه پرتو دهد دگر

حالا به یک کرشمه ی مستانه سوختیم

۸

بس خرمن مراد فغانی بباد رفت

ما غافلان در آرزوی دانه سوختیم

تصاویر و صوت

نظرات