بابافغانی

بابافغانی

شمارهٔ ۴۰۹

۱

ما رند خراباتی و معشوق پرستیم

بر ما قلمی نیست که دیوانه و مستیم

۲

هر چند که بر ما رقم نیستی افزود

در دایره ی عشق همانیم که هستیم

۳

باید بره سیل فنا خانه گشادن

اول چو در دیده بروی تو ببستیم

۴

تکبیر فنا چاره ی دیوانگی ماست

شمشیر بیارید که زنجیر گسستیم

۵

با غصه به همراهی غم دوش بدوشیم

با فتنه بهمدردی دل دست بدستیم

۶

صد خار بلا از دل دیوانه ی ما خاست

هر روز که بی ساقی گلچهره نشستیم

۷

امروز نشد دام ره آن طره فغانی

دیوانه ی آن سلسله از روز الستیم

تصاویر و صوت

نظرات