بابافغانی

بابافغانی

شمارهٔ ۴۶

۱

بر دل فزود خال تو داغی دگر مرا

افروخت از رخ تو چراغی دگر مرا

۲

هر جام می که در نظرم می‌دهی به غیر

داغی‌ست تازه بر سر داغی دگر مرا

۳

این‌دم که بی رقیب روی‌، گیرمت عنان

زین خوبتر کجاست فراغی دگر مرا

۴

هر روز بهر دفع غم از خانه همدمی

بیرون برد به گلشن و باغی دگر مرا

۵

اما بجز نوید وصالت عجب که کس

از ره برد به لابه و لاغی دگر مرا

۶

داغم از آن گل‌ست فغانی درین چمن

کی دل کشد به لاله و راغی دگر مرا‌؟

تصاویر و صوت

نظرات