
بابافغانی
شمارهٔ ۴۶۷
۱
روز از روز زبونتر کندم گردون بین
بخت فیروز نگر طالع روز افزون بین
۲
در رهم نیشتری خاست زهر قطره ی اشک
اثر دیده ی گریان و دل پر خون بین
۳
ایکه از لیلی گمگشته نشان می طلبی
قدمی پیش نه و بادیه ی مجنون بین
۴
هر کجا سبز خطی هست تماشا آنجاست
نقش چین دل نرباید رقم بیچون بین
۵
آب حیوان نبرد زنگ ز آیینه دل
نوش کن باده ی رنگین و رخ گلگون بین
۶
دست کوته منگر نکته ی سنجیده شنو
جامه ی پاره چه بینی سخن موزون بین
۷
خیز و همراه فغانی بدر میکده آی
تشنه یی چند جگر سوخته در جیحون بین
نظرات