
بابافغانی
شمارهٔ ۴۸۳
۱
تا کی دل از هوا شنود بوی پیرهن
پیش آی، کز قبا شنود بوی پیرهن
۲
تنها درآ به خلوت عاشق که همچو شمع
میرد، گر از صبا شنود بوی پیرهن
۳
بگذار ای بهار جوانی زکوة حسن
کاین پیر مبتلا شنود بوی پیرهن
۴
دامن کشان گذشتی و برخاست رستخیز
یوسف کجاست، تا شنود بوی پیرهن
۵
پیغام آشنا بدل آشنا رسد
بیگانه از کجا شنود بوی پیرهن
۶
معنی یار اگر نشود همدم بشیر
مست لقا کجا شنود بوی پیرهن
۷
خوش آندل و دماغ که از چند روزه راه
از غایت صفا شنود بوی پیرهن
۸
در وادی فراق فغانی ز عین قرب
از هر گل و گیا شنود بوی پیرهن
نظرات