
بابافغانی
شمارهٔ ۴۹
۱
آزاد تر از بلبل باغست دل ما
کبک قفس کنج فراغست دل ما
۲
صد گونه شراب از قدح دیده کشیده
فارغ زصراحی و ایاغست دل ما
۳
بی مرغ کباب و می چون چشم کبوتر
افروخته چون دیده ی زاغست دل ما
۴
آسوده زآب خضر و ساغر جمشید
در روغن خود تازه دماغست دل ما
۵
تا مغز قلم سوخته در تجربه ی عشق
بر سوختگان مرهم داغست دل ما
۶
آتش صفتانیم که در خانقه و دیر
هر جا که نشینیم چراغست دل ما
۷
بندد گره نافه زلخت جگر خویش
دریوزه کن لاله ی راغست دل ما
۸
از قهقهه ی کبک و دم و دلکش قمری
در ساخته با بانگ کلاغست دل ما
۹
گردیده کباب از دم جانسوز، فغانی
در میکده بی لابه و لاغست دل ما
نظرات