
بابافغانی
شمارهٔ ۵۱۳
۱
از ما رموز غنچه ی لعلت نهفته به
این راز سر بمهر بهر کس نگفته به
۲
این چشم فتنه ساز که شد مست خواب ناز
بیدار خوشترست ولی فتنه خفته به
۳
ما خاک گلخنیم تویی لاله ی چمن
خاشاک گلخن از چمن لاله رفته به
۴
مگشا بعشوه غنچه ی خندان بروی غیر
این گوهر لطیف بافسون نهفته به
۵
لعل لبت که غنچه ی باغ لطافتست
از نکهت نسیم عنایت شکفته به
۶
دارد دلی فغانی و صد آتش نهان
غافل ز آه او مشو ای دوست، گفته به
نظرات