بابافغانی

بابافغانی

شمارهٔ ۵۲۳

۱

خلقی به حسن خویش گرفتار دیده‌ای

زان ناز می‌کنی که خریدار دیده‌ای

۲

چندانکه خشم و ناز کنی زارتر شوم

زارم ازآن کشی که مرا زار دیده‌ای

۳

کوشی به عزت دگران رغم جان من

گویا که در میانه مرا خوار دیده‌ای

۴

وزو گداز من مکن ای شمع برطرف

در یک زمان که جانب اغیار دیده‌ای

۵

بزمش ندیده سجده کنی از برون در

ای دل ز کعبهٔ سایهٔ دیوار دیده‌ای

۶

بسیار پیش ما بد خوبان مگو رقیب

آری ترا به دست که بسیار دیده‌ای

۷

امروز مستی تو فغانی فزون‌ترست

معلوم می‌شود که رخ یار دیده‌ای

تصاویر و صوت

دیوان اشعار بابا فغانی شیرازی به کوشش احمد سهیلی خوانساری ۱۳۶۲ - بابافغانی - تصویر ۴۱۸

نظرات