بابافغانی

بابافغانی

شمارهٔ ۶۲

۱

یار را چون هوس صحبت درویشانست

گر قدم رنجه کند دولت درویشانست

۲

جگر پاره و داغ دل خونابه چکان

لاله ی عیش و گل عشرت درویشانست

۳

پای بر چشم فقیران نه و اندیشه مکن

کاین عنایت سبب حرمت درویشانست

۴

می رسد نعمت وصل تو باقبال خیال

هم خیالت که ولینعمت درویشانست

۵

رخ متاب از من درویش که سلطانی حسن

از صفای نظر و همت درویشانست

۶

غیر ازین قوم که آیینه ی احوال همند

کیست کورا خبر از حالت درویشانست

۷

گرچه صد نامه سیه کرد فغانی ز گناه

نظرش بر کرم و رحمت درویشانست

تصاویر و صوت

نظرات

user_image
موسی عبداللهی
۱۴۰۲/۰۶/۲۸ - ۱۵:۱۱:۱۴
  🔹شرح ابیات:   ✍️اشتیاق💖 برای صحبت با درویشان، همچون اشتیاق و علاقه💢 به دوست محسوب می‌شود.اگر کسی قدمی برای دستیابی به👳🏻 درویشی برمی‌دارد، آن درویشی خود را با دولت و🌈 خوشبختی می‌بیند.قلبم 💔شکافته شده و دلم سوزان است، همچون خونابهٔ💥 عشق درونم فروغ می‌دهد.     👈گل‌های🌻 عیش و لاله‌های🌴 شادمانی نصیب درویشان است.پای خود را بر چشم فقیران🙇 نگذار و به آنها فکر نکن،زیرا🔍 این مراقبت و احترام🌟 باعث حرمت درویشان است.نعمت🤲 وصل تو همراه با خوشبختی و امید به آینده به دست می‌آید.     ✅حتی 🧠فکر کردن به تو نیز برای درویشان نعمتی است.لطفاً از 👀چهرهٔ من، که درویشی با جذابیت🎉 سلطانی هستم، دوری کن.زیرا که صفا و 🌊پاکی نگاه و تمرکز🌀 درویشان است.چه کسی جز این👥 گروه است که وضعیت خود را می‌شناسند؟   🔑کیست🤔 کورا خبر از حالت درویشان است؟گرچه صد بار📖 نامه‌های تیره و پراز شکایت💢 از گناه نوشته شده است.نظرش بر کرم و رحمت💚 درویشانست.