
بابافغانی
شمارهٔ ۷۵
۱
آبی که بسته اند بدلها دهان تست
نقدی که آن بدست نیاید میان تست
۲
آتش زند به دامن دلها هزار بار
این خال نیلگون که به کنج دهان تست
۳
چندانکه روز می گذرد می شود زیاد
این تازگی و لطف که در گلستان تست
۴
یکذره ی تو بی حرکت نیست یکزمان
وه زین هوا که در سر سرو روان تست
۵
بخت بلند سایه بهر کس نیفگند
این فیض عام خاصه ی نخل جوان تست
۶
ما محرمان راز تو ای ترک نیستیم
ورنه هزار گونه سخن بر زبان تست
۷
پر کرد روزگار بالماس پاره ها
آن رخنه ها که در جگرم از سنان تست
۸
همرنگ خون غبار فغانی رود بباد
زانرو که در هوای رخ ارغوان تست
نظرات