بابافغانی

بابافغانی

شمارهٔ ۸۲

۱

وقت گلم تمام به آه و فغان گذشت

چون بگذرد خزان که بهارم چنان گذشت

۲

زین انجمن چه دید که بیرون نمی رود

دیوانه یی که از سر کون و مکان گذشت

۳

سهلست اگر کنند ز جامی مضایقه

با دل شکسته یی که تواند ز جان گذشت

۴

بر باد بودی ار نشدی صرف گلرخان

این عمر بی بدل که چو آب روان گذشت

۵

فکر کفن کنید که آن ترک تندخو

تیغی چنان رساند که از استخوان گذشت

۶

گو برفروز چهره و بازار گرم کن

اکنون که عاشق از سر سود و زیان گذشت

۷

فرهاد کار کرد فغانی که از وفا

رسمی چنان نهاد که نتوان ازان گذشت

تصاویر و صوت

دیوان اشعار بابا فغانی شیرازی به کوشش احمد سهیلی خوانساری ۱۳۶۲ - بابافغانی - تصویر ۱۵۸

نظرات