
بابافغانی
شمارهٔ ۲
۱
از باد خزان درخت عریان گردید
چون قامت نی
۲
وان گل که چو لاله بود ریحان گردید
کو ساغر می
۳
از شعلهٔ شمع بود دل گرمی جمع
شبهای سیاه
۴
دل نیز چو برگ بید لرزان گردید
از سردی دی
نظرات
omid